سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راهنمایی و مشاوره

صفحه خانگی پارسی یار درباره

کپیتالیسم

کپیتالیسم‏ یا سرمایه‌داری، سرمایه‌محوری یک نطام اقتصادی است که در آن پایه‌های یک سیستم اقتصادی بر روی مالکیت خصوصی ابزارهای تولیدِ اقتصادی است و در دست مالکان خصوصی است و از این برای ایجاد بهره مندی اقتصادی در بازارهایی رقابتی استفاده می‌شود. که این به این نظام، آزادی مالکیت شخصی نیز گفته می‌شود. که معنای آن، تولید و توزیع کالا هاست.معنای لغوی کپیتال همان سرمایه است و سرمایه شامل: زمین‌ها، کارخانه‌ها و... می‌باشد.


تعریف صنایع فرهنگی

صنایع فرهنگی گونه ای از صنعت است که به خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی
می پردازد که ماهیت فرهنگی دارند و مخاطب آ نها جنبه ها و ابعاد فرهنگی فرد و جامعه است. از آ نجایی که
تولید محصولات و خدمات فرهنگی بر خلاقیت، مهارت، دانش و استعداد تولیدکنندگان آن استوار است،
صنایع فرهنگی را صنایع خلاق نیز می نامند.


فرهنگ -غریزه-جوامع ابتدایی

مفهوم فرهنگ

 

 

فرهنگ عبارت است از ارزش هایی که اعضای یک گروه معین دارند، هنجارهایی که از آن پیروی می کنند، و کالاهای مادی که تولید می کنند. ارزش ها آرمان های انتزاعی هستند، حال آن که هنجارها اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار میرود آن ها را رعایت کنند. هنجارها نشان دهنده ی بایده و نبایدها در زندگی اجتماعی هستند. بدین سان تک همسری- وفادار بودن به تنها یک شریک زناشویی- ارزش مهمی در اکثر جوامع غربی است. در بسیاری از فرهنگ های دیگر شخص مجاز است در یک زمان یک زن و شوهر داشته باشد. هنجارهای ازدواج، به عنوان مثال، شامل چگونگی رفتار زن وشوهر نسبت به وابستگانشان است. در بعضی از وجوامع، از شوهر یازن انتظار می رود که با پدر ومادر همسرانشان رابطه ی نزدیکی را برقرار کنند، در فرهنگ های دیگر از آن ها انتظار می رود آشکارا از یکئیگر فاصله بگیرد.

غریزه

غریزه آن گونه که در زیست شناسی و جامعه شناسی درک می شود، یک الگوی رفتار پیچیده است که به طور ژنتیکی تعیین می شود. در این معنیا آداب عشق ورزی بسیاری از حیوانات پست تر غریزی است. به عنوان مثال، ماهی آبنوس(یک ماهی کوچک آب شیرین) مجموعه آداب فوق العده پیچیده ای برای جفت گیری دارد که نرو ماده هر دو باید طبق آن رفتار کنند

 

 

جوامع شبانی

ویژگی های اصلی این جوامع، جوامعی که برای تأمین معیشت خود وابسته به نگهداری حیوانات اهلی هستند جمعیت آنها از چند صد نفر تا هزاران نفر متغیر است جوامع شبانی معمؤلاٌ با نابرابریهای آشکا مشخص می شوند ورؤسا یا شاهان جنگجو بر آن ها فرمانروایی می کنند. دوره زنئگی این جوامع، همان دوره ی زمانی جوامع کشاورزی، جوامع شبانی نیز امروز اکثراٌ بخشی از دولت های بزرگتر هستند، و شیوه های زندگی سنتی آنها به تدریج ضعیف می شوند.

دولت ها یا تمدن های سنتی

ویژگی های اصلی این جوامع، در این جوامع ، کشاورزی هنوز پایه ی اصلی نظام اقتصادی است، اما شهرها وجود دارند و تجارت وصنعت در شهرها متمرکز گردیده است. دولتهای سنتی ممکن است گاهی بسیار بزرگ بوده، میلیونها نفر داشته باشند، اگرچه اکثراٌ در مقایسه با جوامع صنعتی بزرگ امروز کوچک بودند. دولتهای سنتی دستگاه حکومتی مشخصی دارند. که دررأس آن شاه یا امپراطور قرار دارد. نابرابریهای شدیدی بین طبقات مختلف وجود دارد. دوره زندگی این جوامع، از حدود 6000 سال پیش از میلاد تا قرن نوزدهم. همه ی دولتهای سنتی اکن.ن ازمیان رفته اند.


تهاجم فرهنگی (غرب زدگی)

تهاجم فرهنگی عبارت است از هجوم یک‎ ‎مجموعه سیاسی یا اقتصادی به بنیادهای فرهنگی یک ملت به منظور بی هویت کردن و سپس‎ ‎اسیر کردن آن ملت و اجرای مقاصد خاص و مورد نظر خویش از طریق یک برنامه مشخص و از‏‎ ‎پیش تعیین شده در محیط هایی که یک فرهنگ ملی و مدافع حیثیت خود وجود دارد. ‌اولین‏‎ ‎هدف تهاجم فرهنگی ، از میان بردن یا تضعیف فرهنگ بومی و سپس جایگزینی آن با فرهنگ‎ ‎وارداتی مورد نظر است‎ .
 ‎به عبارت دیگر ، تهاجم فرهنگی عبارت‎ ‎است از پوچ و پوک و تهی کردن تفکر و ذهنیت و فرهنگ و تمدن ملی و اصیل یک جامعه و‎ ‎تضعیف شخصیت انسانی افراد آن با تحمیل ترس و هراس دائم و القای اصول فکر و تحمیل‎ ‎فرهنگ کشور مهاجم به جای آن و این جز با از دست دادن "خویشتن" و از دست دادن پایه‎ ‎های فکری و اخلاقی اصیل و ملی صورت نمی گیر
هنگامی که غربی ها تهاجم فرهنگی را به‎ ‎کشورهای اسلامی آغاز کردند ، صفات و روحیات پسندیده خود را همچون نظم ، پژوهش و‎ ‎کنجکاوی در مسائل علمی و ... وارد نکردند ، بلکه تنها بی بند و باری اخلاقی و فساد‎ ‎را وارد این کشورها کردندوچون این مسایل وکلا فرهنگ غرب در ذهن بیشتر افرادبه گونه ای جذاب جا باز کرده است مردم این تهاجم را به راحتی قبول میکنند وحتی برای آنها کلاس دارد


مدرنیته

مدرنیته دوره‌ای تاریخی است که بین سال‌های 1630 میلادی تا 1940 را در بر دارد و واجد جنبش‌های متعدد فرهنگی و عقلانی است. البته یورگن هابرماس فیلسوف مدافع مدرنیته بر این باور است که مدرنیته پروژه‌ای ناتمام است و هنوز به آخر نرسیده‌است. به شکل کلی می‌توان منظور از مدرنیته را جامعه? مدرن دانست.

از نظر تاریخی، دوران مدرن با دوره? رنسانس آغاز شده و با عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و ایده‌آلیسم آلمانی به عنوان گفتار کلیدی غرب تحکیم می‌شود. از ویژگی‌های این دوران می توان به این موارد اشاره نمود[1]:

  • در این دوره فردیت اعتلا یافته و سنت نقد می‌شود.
  • در این دوره فرد خودمختار با ظهور یا ظهور به شکل سوژه? دکارتی خود را ارباب و مالک طبیعت اعلام می‌کند و به مفهوم پیشرفت و بینش فعلی از تاریخ ارزش و بها می‌دهد.
  • آگاهی فرد از فردیت خود
  • جدایی دین از دولت
  • تاکید بر آزادی‌های فردی
  • افسون‌زدایی از جهان
  • تأکید بر علم گالیله‌ای و نیوتونی همراه با انقلاب‌های علمی و صنعتی در غرب
  • دوران عقل ابزاری - به معنای تسلط انسان بر طبیعت و انسان از طریق به کارگیری علم و تکنولوژی
  • عقل انتقادی - به معنای تأکید بر سوژه? خودمختار که شناسنده? خود و جهان است و برآزادی‌های فردی خود تأکید می‌کند.

همچنین دوران مدرن در رویدادهای تاریخی چون انقلاب آمریکا و فرانسه و دو اعلامیه? استقلال امریکا و اعلامیه? حقوق بشر و شهروند 1789 فرانسه تجلی می‌یابد. [1]

می‌توان گفت که چهار معنای اصلی از مدرنیته وجود دارد[2]:

  1. مدرنیته? سیاسی: که در قالب مفهوم مدرن از دموکراسی و حقوق شهروندی شکل می‌گیرد.
  2. مدرنیته? علمی و تکنولوژیک: که نتیجه? آن گسست معرفتی با کیهان‌شناسی ارسطویی، ایجاد علم جدید، انقلاب صنعتی و تکنولوژی مدرن است.
  3. مدرنیته? زیبایی‌شناختی: که از رابطه? جدید انسان با زیبایی و مفهوم جدید ذوق و سلیقه نشأت می‌گیرد.
  4. مدرنتیه? فلسفی: مدرنیته به معنای آگاهی سوژه? فردی از طبیعت و سرنوشت خود و قرار دادن این سوژه به منزله? پایه و اساس تفکر و اندیشه[2]: